به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فصل جدیدی در روابط بین چین و ایران آغاز شد. رئیس جمهوری های وقت ایران از جمله حضرت آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی همگی به چین سفر کرده اند
از طرف مقابل نیز «یانگ شانگ کون»، «جیانگ زمین»، «هو جینتائو» و «شی جین پینگ» رئیس جمهوری های وقت و فعلی چین نیز به ترتیب به ایران سفر کرده اند. سفر مقامات بلند پایه دو کشور به پایتخت های یکدیگر بیانگر تقویت روابط دوجانبه و پایدار تهران - پکن است که نویدبخش آینده ای بهتر از مناسبات دو جانبه است
در مصاحبه با دکتر بهار اخوان پژوهشگر روابط بین الملل به ابعاد مختلف روابط دوکشور ایران و چین در دولت سیزدهم خواهیم پرداختیم که در ادامه میخوانید.
سوال: ظرفیت دیپلماسی اقتصادی ایران و چین در دولت سیزدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟
ایران هیچگاه داشتن پیوند عمیق و مستحکمی را با هیچ یک از قدرت های عرصه بین الملل همچون چین تجربه نکرده است. ایران یکی از مهمترین شرکای تجاری مهم چین در منطقه غرب آسیاست و این کشور نیز به عنوان یکی از قدرتهای نوظهور دنیا، یکی از بزرگترین سرمایه گذاران خارجی در ایران بوده است. با توجه به شرایط فعلی که اولویت دولت آقای رئیسی رسیدگی به مسایل اقتصادی ناشی از تحریم های یکجانبه ایالات متحده است، دولت مذکور سیاست خارجی خود را بر استراتژی «نگاه به شرق» متمرکز کرده است که این به معنای همکاری نزدیکتر با کشورهای آسیایی بویژه چین است.
علاوه بر این با توجه به تجربه تلخ کارشکنی توافق برجام در تاریخ روابط ایران و غرب و با درک تغییر کانون قدرت از غرب به سمت شرق در معادلات بین المللی، دولت آقای رئیسی به سوی گسترش سیاست های راهبردی با شرق آسیا تمرکز خواهد کرد. می توان به جرات گفت بخش امنیت انرژی مهمترین محور های گسترش روابط دو کشور در دولت سیزدهم است.
با توجه به نرخ رشد مصرف انرژی چین با توجه به توسعه صنعتی در حال پیشرفت و نیاز فزاینده این کشورها به انرژی، تامین انرژی یکی از بزرگترین اولویت این کشورها می باشد؛ ازطرفی ایران به عنوان یک کشور نفت خیز در غرب آسیا از ذخایر غنی نفت و گاز در حوزه خلیج فارس و دریای خزر بهره مند می باشد بنابراین امنیت انرژی می تواند یکی از پیوندهای قوی میان ایران به عنوان تولید کننده انرژی و چین به عنوان مصرف کنندگان آسیایی انرژی نقش موثری ایفا کند.که این امر زمینه مراودات حداکثری بین مناطق شرق و غرب آسیا را فراهم می آورد. علاوه بر این تقویت و گسترش مسیرهای انتقال انرژی نیز می توان امکان ایجاد پیوندهای اقتصادی را با چین افزایش دهد. بنابراین کشوری مانند ایران همیشه یک گزینه بی بدیل برای تامین امنیت پایدار انرژی چین حتی در شرایط تحریمی میتواند باشد.
سوال: از نظر شما، برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین در دولت فعلی بر اساس چه راهبردهایی پیگیری خواهد شد؟
همان طور که می دانید سند جامع همکاری های ۲۵ ساله بین ایران و چین پس از رایزنی چندین ساله، در سال 1400 به امضای مقامات دو کشور رسید. هنگامی که ایران تحت فشارهای تحریم های یکجانبه آمریکا به واسطه بستن کلیه ارتباطات بانکی، بیمه ای و جلوگیری از هرگونه تبادل وانتقال ارز، فشار زیادی به بخش اقتصادی تحمیل کرد تا جایی که حتی از دسترسی به داروها و تجهیزات پزشکی بویژه در دوران کرونا مانعت به عمل آمد.
در چنین شرایطی یکی از مهمترین محورهای همکاری بر اساس این سند در دوران آقای رئیسی فرصت های اقتصادی است که موجب تقویت همکاریهای اقتصادی، پولی- مالی و تجاری وهمچنین جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرمایه گذاریهای مشترک بین شرکتهای خصوصی و دولتی دو کشور خواهد شد که مهمترین آن بخش صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران است. ضمن اینکه باید توجه داشت سرمایه گذاری های اقتصادی در مدت کوتاه مثمر ثمر نخواهند بود که با توجه سند راهبردی مذکور نگاه بلند مدت به اقتصاد یکی از امتیازات برای ایران محسوب می شود. سند راهبردی همکاریهای بلند مدت ایران و چین می تواند منجر به شکل گیری بلوک بندی جدید اقتصادی کشورهای تحریم شده توسط آمریکا شود.
پیگیری این سند در دولت سیزدهم در راستای تأمین منافع ملی کشور یک اقدام راهبردی محسوب می شود. مدیریت جهادی و انقلابی دولت آقای رئیسی با بینش عمیق می تواند دیپلماسی اقتصادی ایران را به صوت فعال و فراگیر به سمت چندجانبهگرایانه پیش برد.
سوال: همکاری ایران و چین در کمربند اقتصادی جاده ابریشم چه مزایایی برای ایران فراهم خواهد کرد؟
پاسخ به این سوال را با این مقدمه آغاز کنم که چین با هدف نهادینهسازی جایگاه این کشور، بهمثابه یک قدرت نوظهور «ابتکار کمربند اقتصادی جادهی ابریشم» The Silk Road Economic Belt را ایجاد کرد. این طرح را میتوان بهعنوان یکی از ابعاد روابط اقتصادی- تجاری چین با منطقهی غرب آسیا قلمداد کرد که با توسعهی روابط دوجانبه با کشورهای منطقه، بهعنوان یکی از ابعاد روابط تجاری چین و ایران میتواند نقش بسیار زیادی در توسعه¬ی روابط دوجانبه اقتصادی داشته باشد.
دولت سیزدهم باید چند نکته را در نظر داشته باشد برای ساخت راه جدید ابریشم، چین برای پروژه کمکهای مالی اعلام آمادگی کرده است و در توسعه زیرساختهای این کشورها سرمایهگذاری میکند. ایران نیز با استفاده از موقعیت پیشآمده، میتواند خطوط ارتباطی خود را، چه زمینی چه دریایی، تقویت کند. همچنین به دلیل وسعت جغرافیایی، موقعیت ژئواستراتژیک، ثبات امنیتی نقش سازنده و محوری برای آینده این طرح ابتکاری خواهد داشت و از این پروژه سود بیاندازهای خواهد برد.
بنابراین نیاز به مشارکت فعالانه با چین را باید در اولویت سیاست خارجی قرار دهد. ایران از نظر چین، عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جادهی ابریشم این کشور است؛ موقعیت جغرافیایی ایران، به لحاظ جابهجایی کالا و عبور خطوط لولههای نفت و گاز در اقتصاد جهانی، اهمیت ویژهای به این کشور بخشیده است. دولت مذکور می تواند هوشیارانه از مزیت طرح جاده ابریشم جهت پروژه های زیرساختی ارتباطی نظیر ارتباطات جادهای، حملونقلی، راهآهن و حتی ایجاد یک پایگاه نیروی دریایی در یکی از جزایر ایران بهره برد؛ همچنین از طریق مزایای ژئوپلتیکی ایران به تولید قدرت منطقه ای بپردازد.
مصاحبه از ساناز گودرزی